
شکار در تهران قدیم | معرفی شکارگاههای قدیمی تهران از زمان قاجار
شهر تهران در جنوب سلسه جبال البرز و در مجاورت کوههای منطقه شمیران واقع شده است. این همسایگی باعث شده تا تهران زیستگاه طبیعی بسیاری از حیوانات باشد. شکارگاههای قدیم و شکار در تهران به اندازه سابقه سکونت بشر در آن قدمت دارد. شاه تهماسب صفوی نخستین پادشاهی بود که به شکارگاههای تهران قدیم علاقه نشان داد. وی این منطقه را به عنوان محبوبترین شکارگاه خویش برگزید. شاه تهماسب دستور داد حصاری دور شهر تهران ساخته شود و ناحیه سرخه حصار کنونی نیز یکی از شکارگاههای تهران قدیم به شمار میرفت.
معرفی شکارگاههای تهران قدیم در دوره قاجاریه
پس از آغاز دوره سلطنت قاجار بر ایران، دستور داده شده نواحی پیرامون تهران قدیم که از آن تحت عنوان حصار صفوی نام میبردند، پیرو نام ناصرالدین شاه قاجار، حصار ناصری نام گیرد. قاجاریه این مناطق را شکارگاه سلطنتی اعلام کرد و مقامات سلطنتی آن را به صورت انحصاری در اختیار گرفتند. پیش از آغاز دوره سلطنت قاجار شکارگاه های تهران قدیم به روی عموم مردم باز بود. در مکتوباتی که از دوره قاجار به جا مانده تقریبا از کلیه نواحی پیرامون شهر به عنوان شکارگاه سلطنتی یاد شده است، که از آن میان میتوان موارد زیر را برشمرد:
- سرخه حصار
- جاجرود
- فرح آباد
- کن و سولقان
- دولاب
- دوشان تپه
- شمیران
- ورامین
فرح آباد، شهرستانک، ولنجک، سلطنت آباد، ورامین، مسگر آباد و... به نوعی کلیه نواحی پیرامون شهر در اختیار مقامات درباری بود، به جز مسیر پیرامون اماکن مذهبی مانند امامزادهها که عبور و مرور همیشگی جمعیت و حرمت این اماکن مانع از صورت گرفتن شکار در آن مناطق میشد.
تأثیر سلطنت قاجار بر شکار در تهران قدیم
با بر سر کار آمدن سلسله قاجار و آغاز سلطنت آغا محمدخان، به شکارگاههای تهران قدیم سر و سامانی بخشیده شد. با این وجود جنگهای داخلی و خارجی که آغا محمدخان مدام درگیر آن بود فرصتی باقی نمیگذاشت تا جهت شکار راهی شکارگاهها شود.
فتحعلی شاه
فتحعلی شاه بعد از نشستن بر تخت سلطنت، هر از گاهی برای استراحت به شکارگاههای تهران قدیم میرفت تا به شکار بپردازد. فتحعلی شاه فرمان ساخت چند شکارگاه را داد که یکی از آنها جاجرود بود. به فرمان او یک کاروانسرا هم در آن منطقه ساخته شد تا شاه و درباریان بتوانند موقع شکار در آنجا به استراحت بپردازند. محمد شاه قاجار علاقه زیادی به شکار داشت. اما بیماری و ناخوشی وی و مدت زمان اندک سلطنت او باعث شد تا در مکتوبات آن دوران صحبت زیادی از پرداختن وی به شکار درمیان نباشد.
ناصرالدین شاه
بیشترین مدت زمان بر تخت نشستن در تهران از آن ناصرالدین شاه بود. به همین ترتیب بیشترین مکتوبات با موضوع شکار در دوره قاجاریه نیز به او اشاره میکنند. ناصرالدین شاه اهمیت زیادی برای شکار قائل بود. وی تقریبا کلیه نواحی پیرامون شهر را به شکل شکارگاه سلطنتی در آورد. در بعضی موارد در کتابهای مربوط به آن زمان درباره توانایی وی در شکار بسیار اغراق شده است و وی را برترین تیرانداز جهان نامیدهاند که چندین مرتبه توانسته از فاصله 1500 قدمی شکار را بزند.
دوره ناصرالدینشاه و تحولی عظیم در امر شکار
در دوره ناصرالدین شاه مراسم شکار سلطنتی جلوه نوینی پیدا کرد. پزشک ویژه ناصرالدین شاه، دکتر یاکوب ادوارد پولاک در این باره چنین میگوید: پراهمیتترین مراسم شکار سلطنتی یک مرتبه در سال در جاجرود و در یکی از روزهای مشخص در اول ماه دی صورت میپذیرفت. در ابتدای این مراسم توپهایی شلیک میشد که به مشابه نشانه شروع مراسم در نظر گرفته میشد و پس از شلیک آنها اغلب ساکنین آن منطقه را ترک میکردند.
هیئت سلطنتی معمولا یک هفته در شکارگاه میماند و هر روزه توپی به عنوان نشانه شروع مراسم شکار شلیک میشد. صبحها همزمان با صرف صبحانه، شاعرانی برای شاه شعر میخواندند و بعد از آن مراسم شکار شروع میشد. پس از اتمام شکار، سربازهای قاجاری جانوران شکار شده را برای شخص ناصرالدین شاه، مقامات و در برخی اوقات سفیران کشورهای اروپایی میفرستادند. در آن دوران شطرنج از سرگرمیهای شبانه ناصرالدین شاه بود و برخی اوقات نیز مست کردن و به جان هم انداختن دو شتر نر موجبات تفریح شاه را فراهم میآورد.
پایان سلسله شاهان قاجاری و کم رونقی شکار
در سالهای آخر دوران سلطنت قاجاریان، آغاز نهضت مشروطه و مشکلات محمد علی شاه برای مقابله با آزادی خواهان و همچنین در گرفتن جنگ جهانی اول، موجب شد شکار جایگاه پیشین خود را در دربار از دست بدهد. با این وجود بعضی از مقامات دربار حتی در این زمان نیز به شکار علاقمند بودند. حتی شخص احمد شاه هم به شکار توجه نشان میداد. اما شرایط نامساعد آن دوره باعث شده تا در مکتوبات مربوط به آن زمان اشاره ای به شکار نشود. پس از پیروزی نهضت مشروطه، شکار تحت نظارت دولت قرار گرفت. پس از اینکه سید ضیاءالدین طباطبایی با کودتای سال 1299 بر سر کار آمد، دولت رسما اعلام کرد که در اختیار داشتن سلاح شکاری تنها با اخذ مجوز از نظمیه امکان پذیر است.
مراسم شکار سلطنتی روشهای شکار در تهران قدیم
شکار در در شکارگاههای تهران قدیم به دو شکل پیاده یا سواره انجام میپذیرفت. اشخاص اروپایی که در آن زمان به ایران میآمدند از این شیوهها متعجب میشدند و ایرانیان را تحسین میکردند. آنها در موارد متعددی به چیرگی مقامات ایران در امر شکار و تیراندازی در حالت سواره اشاره کردهاند. یکی دیگر از روشهای شکار در تهران قدیم با استفاده از پرندگان شکاری همچون شاهین، شنقار و قوش صورت میگرفت. در آن زمان اشخاصی وجود داشتند که کارشان تربیت این نوع پرندهها بود و از آنها تحت عنوان قوش ساز یاد میشد. همچنین از سگهای شکاری برای شکار پستاندارانی چون خرگوش و یا آوردن جانور شکار شده استفاده میشد.
حیواناتی که در تهران قدیم شکار میشدند
اگر سری به یادداشتهای ناصرالدین شاه و سایر افراد مشهور آن زمان مانند اعتماد السلطنه، دکتر پولاک، لیدی شیل، دکتر فووریه و ... بزنیم، میبینیم که بسیاری از گونههای حیواناتی که در حال حاضر در بافت طبیعی شهر تهران نیستند، در آن زمان وجود داشتند و شکار می شدند. حیواناتی که نام آنها در اسناد دوره قاجار بارها آمده است مانند: خرس دماوندی، یوزپلنگ، سمور، کرکس، هوبره، باقرقره، گورخر، تیهو، بزکوهی، قوچ، آهو، بلدرچین، روباه و ...
ایرانیان در میان دیگر اقوام باستانی جهان به اسب سواری و شکار شهرت دارند و از شکار بارها در آثار شاعران و نویسندگان ایرانی یاد شده است. اولئاریوس آلمانی در اواسط قرن یازدهم وارد ایران شد و از شکار در این سرزمین و آیینهای آن یادداشت هایی ثبت کرده است. سرهنگ داروویل در زمان سلطنت فتحعلی شاه (1810م) در تهران بود و درباره شکار چنین نوشته است: "ایرانیان شیفته سفر، شکار و زیارت هستند." دکتر پولاک، پزشکی که در اوایل حکومت ناصرالدین شاه در ایران زندگی میکرد، می گوید: "شکار برای همه در سراسر کشور مجاز است، به جز در شکارگاه های سلطنتی نزدیک پایتخت. نرخ شکار نسبتا بالا است و بیشتر از تفنگهای بریتانیایی استفاده میشود."
همچنین لیدی شیل همسر سفیر انگلیس در تهران در یادداشتهای خود مینویسد: "در کویرهای اطراف ورامین گورخرهای زیادی وجود دارد (گورخرهای ایرانی کرم رنگ و بدون خط هستند) و ایرانیها از گوشت آنها برای تهیه کبابهای خوشمزه استفاده میکنند."