یک دختر کالیفرنیایی به شکار بوقلمون در تگزاس می رود - قسمت دوم

بوقلمون گونه بزرگی از پرندگان است که بومی آمریکای شمالی است. بوقلمون ها در دسته ماکیان قرار می گیرند. بوقلمون ها بزرگ ترین پرندگان جنگل هستند که بوقلمون نر از بوقلمون ماده بزرگ تر و رنگارنگ تر است. شکار بوقلمون یکی از لذت بخش ترین شکار پرندگان است که شکارچیان حرفه ای به دنبال آموزش شکارچیان جدید هستند تا بتوانند شکار بوقلمون را که گوشت بسیار لذیذی دارد به عنوان یک سرگرمی از بین نرود. در ادامه به یک مقاله در زمینه شکار بوقلمون از زبان یک شکارچی دختر که در تگزاس انجام شده می پردازیم. 

نویسنده: هیلاری رابینز 18 ژانویه 2018

در ادامه ی مقاله ی اول از موضوع شکار بوقلمون توسط دختر کالیفرنیایی مقاله ی دوم را ارائه کرده ایم. تا پایان این مقاله با ما همراه باشید. این دختر تازه کار سخت کوش، تعهد به زمان و پاداش شکار را تجربه می کند.

به دنبال حمایت و معنا

با توجه به اینکه من یک شکارچی تازه کار بودم، برایم دشوار بود که بدون حضور همکارانم که هم من جنبه ی حمایت من را داشتند و هم آگاهی لازم را داشتند به اولین سفرم بروم. من نمی داستم کجا می توانم شکار کنم، تا جاییکه اگر می توانستم جایی را پیدا کنم که بتوان شکار کرد، راحت نبودم تنهایی به آنجا بروم. علاوه بر زمان، سرمایه ای که برای خرید مهمات و سفر به مناطق شکار لازم داشتم بسیار زیاد بود. من خوش شانس بودم که همکارانم اطلاعاتشان را با من به اشتراک گذاشتند و همچنین مهماتی را که به سختی می توانستم پیدا کنم به من قرض می دادند.

"اشتیاقم برای فهم بهتر از جایگاهم در دنیا به عنوان یک شکارچی و نه فقط یک مصرف کننده غالب شد"

اینطور نیست که این کار بدون دسترسی به مجموعه ای از شکارچیان باتجربه نتواند انجام شود بلکه حتما انجام می شود. تازه کارانی که ماشین دارند می توانند به تنهایی شکار کنند، ولی با این حال اگر شکارچیان می خواهند تعدادشان را آن قدر زیاد کنند تا کسی که تازه وارد است مجبور نباشد بگردد تا آن ها را پیدا کند، سپس توصیه ها، زمان و منابعشان را در اختیار او قرار دهند و این کار بهترین راه برای قدم اول است.

در ادامه شکار واقعا به این فکر کردم که چرا شکار کردن اینقدر مهم است، جنگیدن با این احساس که شاید غیرضروری یا حتی ظالمانه است که به یک بوقلمون وحشی شلیک کنم وقتی می توانم به مغازه بروم و خودم بخرم، با این حال اشتیاقم برای درک بهتر از جایگاهم در دنیا به عنوان یک شکارچی و نه فقط یک مصرف کننده غالب شد.

من احساس رضایت ناشی از آوردن غذا از بیرون به بشقاب خودم را می خواستم که متنوع تر، طبیعی تر، پایدارتر و انسانی تر از هرچیز دیگری بود که می توانستم از مغازه بخرم.

تامز، دو عدد

وقتی به زمین تگزاس رسیدم در فعالیتی شرکت کردم که برایم غریزی و در عین حال کاملا بیگانه بود مثل بیدار شدن قبل از طلوع خورشید، پیاده روی در چمنزار، نشستن در کامو کامل و صدا زدن بوقلمون ها. من برچسب هایم را پر کردم و دو بوقلمون را با فاصله چند دقیقه از هم شکار نمودم.

زمانیکه وقت شلیک کردن فرا رسید من مضطرب اما با تمرکز کامل بودم، نگرانی اصلی من این بود که یک شلیک تمیز و اصولی داشته باشم و پرنده ها زجر نکشند و من با پر زدن های آن ها هنگام مردن و از فکر این که به آن ها صدمه بزنم ترسیده بودم اما اندرو و راهنمایم به من اطمینان دادند که این طبیعی است.

آن شب خوردن ناگت سوخاری بوقلمون در کمپ بسیار لذت بخش بود، من واقعا از غذایم راضی بودم چون برای تهیه آن تلاش کرده بودم. آگاهی از تلاشی که برای یک غذا به کار برده می شود با من ماند و چیزی است که وقتی حالا غذا می خورم به آن فکر می کنم.

اما زمانی که باید برای ارتباط برقرار کردن با محیط خارج و تعطیلات شکار صرف می کردم مثل گوش دادن به گرگ های صحرایی، شناسایی پرندگان مختلف و رفتن به میدان به عنوان یک تیم با یک هدف مشترک که بیشتر با من سازگار بود، به خاطر این است که دوباره این کار را خواهم کرد و من برای یک دعوت دیگر منتظر می باشم.

نکته: مقاله " یک دختر کالیفرنیایی به شکار بوقلمون در تگزاس می رود" از منابع بین المللی عینا ترجمه شده و در سایت قرار گرفته است و در محتوای آن هیچگونه دخل و تصرفی اعمال نشده است".