شکار ممنوع؛ شکار غیراصولی و بی رویه قاتل سرمایه های طبیعی!
اگرچه شکار، یک راه حیاتی برای بقای انسان در قرون گذشته بوده اما اکنون چیزی بیش از یک نوع تفریح خشونتآمیز نیست. اکثریت قریب به اتفاق شکارچیان نیازی به تامین معیشت از طریق شکار ندارند. بسیاری از موجودات زنده مانند ببر تاسمانی بر اثر شکار بیرویه منقرض شدهاند. بسیاری از حیوانات در هنگام زخمی و کشته شدن توسط شکارچیان، مرگهای طولانی و دردناکی را تحمل میکنند. شکار، میتواند الگوهای مهاجرت و خواب زمستانی حیوانات را مختل کند. تعادل طبیعی اکوسیستمها، در صورت عدم تغییر، بقای آنها را تضمین میکند. حیواناتِ شکارچی در طبیعت با کشتن بیمارترین و ضعیفترین گونهها، به حفظ این تعادل کمک میکنند.
با این حال، انسانها هر حیوانی را که دوست دارند سرش را به عنوان دکور بر روی شومینه آویزان کنند، میکشند. حتی اگر اتفاقات طبیعی غیرمعمول باعث افزایش جمعیت گونهها شود ، فرآیندهای طبیعی برای تثبیت آن شروع به کار میکنند. وقوع گرسنگی و بیماری در طبیعت میتواند در ظاهر غمانگیز باشد، اما اینها، روشهای طبیعت برای اطمینان از زنده ماندنِ حیوانات سالم و قوی است. تیراندازی به حیوانات با این احتمال که ممکن است از گرسنگی یا بیماری تلف شوند، اقدامی خودسرانه و مخرب بوده و برخلاف قوانین طبیعت است.
راههای زیادی برای تخلیه حس و علاقه به شکار وجود دارد؛ حتی در مورد ماهیگیری نیز، بسیاری از ماهیگیران بعد از صید، ماهی را به آب بازمیگردانند؛ به این ترتیب هم تفریح مورد علاقهشان را انجام دادهاند و هم با انواع گونههای ماهی آشنا میشوند. مثال دیگر، ورزش Trap Shooting است؛ در این ورزش اهداف پلاستیکی از طریق یک پرتاب کننده به هوا پرتاب شده و شخص میتواند با تفنگ مخصوص آنها را هدف قرار دهد. این ورزش و فعالیتهای مشابه با آن، همگی میتوانند شبیه سازهایی برای شکار و تخلیه حس و علاقه به شکار باشند.